برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
c13ec243-1b73-47c4-872d-020d871e8fb7.jpg

درد من چه رنگی است؟

داستانی کودکانه

موش کوچولو دندان درد داشت و حسابی ناله می کرد. فیل کوچولو صدایش را شنید و پرسید: چرا ناله می کنی؟ موش گفت: آخه دندانم درد دارد!
فیل گفت: کو؟ دردش کجاست؟ موش گفت: این جا! بعد هم دهانش را باز کرد و یک دندان سیاه را به فیل کوچولو نشان داد. فیل گفت: یعنی درد سیاه است؟
خرگوش گفت: نه! درد من قرمز است. نگاه کن! آن وقت پایش را که قرمز شده بود به آن ها نشان داد. خرگوش چند روز پیش زمین خورده بود و پایش زخم شده بود.
زرافه گفت: اشتباه نکنید! درد آبی است. ببینید! بعد زیر چشم راستش را که محکم به شاخه ی درخت خورده بود به آن ها نشان داد.
فیل کوچولو با خودش فکر کرد: یعنی درد من چه رنگی است؟ بعد سعی کرد پشت گوش ها و روی دماغ و کف پایش را ببیند، شاید دردی پیدا کند. هر چه فکر کرد نه به جایی خورده بود نه دندانش درد می کرد. او اصلا دردی نداشت؛ اما یک کم سردش شده بود؛ چون باران تازه بند آمده بود. فیل کوچولو گفت: من؟ نه! هیچ دردی ندارم؛ اما نگاه کن! فکر می کنم آسمان به اندازه ی همه ما درد دارد! سبز، قرمز، آبی...
موش کوچولو با تعجب پرسید: تو از کجا می دانی؟ فیل گفت: خودتان نگاه کنید.
همه به آسمان نگاه کردند و بلندبلند خندیدند. آن ها نمی دانستند این اولین باری است که فیل کوچولو رنگین کمان را می بیند.

 


فائزه رسولی

فائزه رسولی

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود